۱۳۸۷ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

میرحسین ومردی درکشاش تاریخ



بسمه تعالی
نوشته:حمیدمظاهری
خبـــرمســـــــــرت بخش ورود سیــــد به عرصه انتخابات بارقــــه امیــد دیگری یردلها نشـــــــاند0
مژده ای که ســــــــالها مــــنتظرشنیــــدنش بودیم0 تحقــــق این مهم صــبروقرار راازکــــف ربوده
بود0سالــــــــها با این امیـــــد بســـــرکردیم ومی دانستیـــــم که سیــد مرد روزهای سخــــت است و
هر وقــــــــت تشخـــیص دهد آمــدنـــش ضـــرورت دارد خواهد آمد0 بیاد دارم آزادگـــان ســـرافراز
درورود به موطـــن اســـلامی ســـراغ سید رامیگرفـــتند ووقتــــی محـــاسـن سیـــدرا که دراثـررنج
سالهای استقـــــــــــامت به سپــــــیدی گرائیده بود می دیدند درد خویش رافراموش کرده وبا حـضور
دوســــــیدبزرگوارمقام عظـــمای ولایت ومیرحسیـــن موســـوی آلامشان تسکیـــن می یافت ودوری
وفراق امام راحــل (ره)برایشان نسبتا آسان میگردید0اینجانب که ازهمان اوان کودکی ازمـــــــریدان
سیدموسوی بوده ودراکثرصحـــــــنه های نبرد ومقاومـــت و000باوجود سن کم حاضر شده عشـــق
فزاینده ایشان دروجودم شعله ورگشته و درسالهای 70تا76دستنوشتـــــــــه هایی با نام سید درفــراق
ایشان نگارد م هرچند ایشان مرا نمی شناسند با قلمی که ازموج انفجارجنگ وتیرخلاص وترکشهای
مبارزه بدست گرفته بودم پیوندی عاطفی با آن بزرگواربرقـــــــرارنمودم که فرازی ازآن دراین مقال
خالی ازعریضه نمی باشدهرچندتمام مطالب درچندین کتاب جا نمی شود0
مقاله ای: با عنوان سید همان مردی درکشاکش تاریخ
فرزندی ازتبارهابیلیان خشونتی برقابیل خون آشام بــرآنیم برای خویش دنیـــــایی بسازیم به عظــــمت
ستارگان رفیع آن دنیایی که درآن خارگـــــــل نیزهمانند گل لطیــــــــــــــف وعزیزاست برانیم عشق را
چنان درتاج گل بـپرورانیم که ریزش گل بوته های پائیزی را هـــــــــدیه جانهای افسرده وپرتــــــلاطم
همدیگر نمائیم0گشودن دفتر پربلای عشق هرکسی را نشاید عشق مشعل فـــــــــــــــروزانی است که تا
ابد درچشم هستی سوزان خواهد ماند واین سوزانی عشق است که ویرانگراست البتــــــه برای آنهائیکه
درک وفهم معنای عشق را داشته باشند0میدانم که گران است بردلی تابخواهد وبتواندازسردر عشــــــق
وارد گلزاروالای سیرطریقت عاشقان گردد0واما پیرمرادی که اوصافش درزیرمیرود درشخصیتهایی
چون امام راحل متبلور بود ودرمقام معظم رهبری ونخست وزیرامام نمودیافته است:
پیری ازتبارسلســــــله ای بی انتــــــــها0معنایی دروجود قرص ومحکم تاریخ بزرگمردان عرصه عالم
امیدی درفراروی نا باوریها وناسپـــــــاسیها0آسمانی درحیطه وجودی آهنین0مردی آهنین باآرزوهایی
بی انتها0خورشیدی تابنده ازفرازکـــــــــــوههای بلند وهمانی که ازکرانه های والای کویرقدم بربیابانی
بی انتها نهاد تاوجـــودی بخشد براجزای درهم بافته دشت0قطــــــــره باران لطیف0پرستویی آمده بودتا
خبر از پایان عمرخـــــــــزان پائیزی وبرگشت گلهای دلکش باغ حــــرم دهد0دریاخته ها وگلبــــرگهای
برگی نوشته شده بود خزان نزدیک است وبرگها خواهند ریخت0شیـــــرازه حدیــــث مقاومت وایثاردر
حال گسستن است0آیا باز دنیا خواهد توانست سپـــــــاه تازه ای ازولایت عـشق برانگیزد0دراین گوشه
دنیا روزگاری خبرازعشق وایمان واخلاص مـــــردانی بود که نادیدنیا را دراوج عظمت دنیای درونی
خویش دیدند وهیچ نگفتند0عــــروسی خوبان درحجله گاه مـــــــنورحوریان وبلند مردان عرصه تاریـخ
نهایت اوج ارزشها درجامعه ای نوساخته ثمره خون عزیزان ایـــــــــثارگربیدارشدن ارزشهای انسانی
بود وهدفداری مبارزه ای بی امان علیه اسنثمارغربی واستعمار0ولی زمانی فرا رسید که دیگرکسی از
عشق سخن نمی گفت دوران کسوف عشق ودیگر کدام عشق؟
غرور وتنزل روحی زمینه سازناکامی جوانان ونورچشمان این مرز وبوم خواهد بود0ولی آیاتحصــیل
صفای روح برای اکثریت مردم میسراست0همان نیروی ایمانی که بیدارشد وقومی درمانده وبی جرات
رابه انسانهایی شریف وشجاع بدل ساخت چاره ساز کاراست 0میرحسین رسالت بزرگی برعهده دارد
وتاریخ ایام جاری رابه نظاره خواهد نشست کسانی که ازچپ وراست اصولگرا واصلاح طلب همـراه
اویند ودرکنارش ویا خدای ناکرده درمقابلش0حمید مظاهری